یه خرده داشتم در مورد رابطه فکر می کردم، گفتم یه جا بنویسمشون:

1

تو ریاضی مالی، وقتی مساله مارکویتز که همون بهینه سازی سبد سهامه حل میشه، یه curve ای واسه نقاط شدنی (feasible) می کشیدیم که محور عمودی اش امید سود بازگشتی بود و محور افقی اش واریانس که همون ریسک سرمایه گذاری رو نشون میداد. بعد مرز کارا (efficient frontier) اون مرزیه که نقاط زیرش، زیربهینه اند چون نقاطی وجود دارند که با همون واریانس، سودشون بیشتره. نقاط راست اون مرزم همینطوریه چون این دفعه به ازای همون سود، نقاطی با ریسک پایین ترهم وجود داره. یعنی به ازای هر سطحی از ریسک، اون سبدی رو انتخاب کنیم که بیشترین سود رو داره. حالا اینا رو گفتم که چی بگم؟ : ))

می خواستم بگم از نظر من مهمه که آدمی انتخاب میکنیم، زیربهینه نباشه: )) یعنی از نظر من دونفر که هرکدوم واریانس و امید سود متفاوت دارند ولی رو اون مرزن، جذاب اند. البته که چون پارامترهای مساله هرکسی فرق می کنه، یه نفر می تونه واسه بعضی ها رو مرز کاراشون باشه واسه بعضی های دیگه نباشه!

2

موضوع دیگه اینه که آدما بدونن از رابطه شون چی می خوان. این خیلی مهمه. ممکنه خواسته های طرفین باهم فرق داشته باشه ولی بازی برد-برد باشه و هردو خواسته تامین بشه. خیلی وقتا وارد بازی های اشتباهی می شیم و این خیلی بده.

3

خیلی وقتا طرف مقابل حوصله نداره و تو حوصله داری. برعکسشم هست. باید این شرایط رو درک کرد. خیلی جاها نشون نداد این بی حوصلگی رو و البته به تدریج سعی کرد تصویر درست تری از فرد مقابل به دست آورد.

4

یه چیز مهم دیگه به نظرم تغییر کردن نسبتن سریع آدمایه. البته این بیشتر تو سنین پایین تر اتفاق می افتاده و چون آدما هنوز به یه ثبات شخصیت نرسیدن، تصویر خیلی درستی از خواسته ها و تمایلاتشون نداره. البته آدمی که آستانه انعطاف پذیریش بالایه مشکل خیلی خاصی براش پیش نمیاد ولی شاید بهتر باشه سعی کنیم بزاریم وقتی حس می کنیم به یه استیدی استیتی رسیده باشیم، وارد رابطه با یه آدم بشیم.

5

بعضی رابطه ها از یه جایی به بعد، دارن توسط یکی از طرفین هدایت می شن. اینم خیلی بده حتی اگه خودمون هدایت گر اصلی شدیم. این فقط باعث می شه دوتا آدم دیرتر به شناخت درست از خودشون برسن. مثلن فرض کنیم سوار قایق شدیم. یه پارو دست ماست و یه پارو هم دست طرف مقابلمون. حالا اگه همیشه یه نفر پارو بزنه که فقط جاهایی که اون می خواد رو می بینیم. همزمان پارو زدن حداقل می تونه باعث بشه اگه برایند داره صفر می شه بفهمیم و پیاده بشیم ولی تو شرایطی که برایند صفر نمیشه حداقل یه جا داره اون قایقه حرکت می کنه و این جالب تره: ))


مشخصات

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها