1

داشتم فکر می کردم به میزان محبتی که باید در قبال آدم هایی داشته باشیم که در شرایط دشوار و سخت قرار می گیرن. شرایطی مثل دست و پنجه نرم کردن با بیماری های لاعلاج، ورشکست شدن، جدا شدن از شریک عاطفی، فوت شدن نزدیکان و . . آدمای دیگه وقتی این شرایط رو می بینن، مهربون تر می شن. گاهی هم خیلی مهربون تر می شن.

نکته این جاست که من فکر می کنم اگه یکی که قبلن 60 تا محبت داشته و بعد این داستان محبتش بشه 70 اوکیه و حتی شاید بتونه حالمون رو هم بهتر کنه ولی وقتی یهو محبت از 10 میشه 70 بیشتر حس بد با خودش به همراه داره. انگار کسی داره ترحم می کنه. کاش درک کنیم و زیادی مهربون نشیم!

2

نحوه حرف زدن آدما تو شبکه های اجتماعی داره روز به روز بیشتر هرز می ره و این واقعن ناراحت کننده است. من سریع سعی می کنم اکانت های با این ادبیات رو mute کنم که تو تایملاینم ظاهر نشن.

موضوع دیگه هم ری‌اکشن های خیلی صمیمانه تو شبکه های اجتماعیه که به من حس خیلی بدی میده و من اینجوری هیچ وقت ری اکشن نشون نمی دم و ممکنه یکی که از بیرون نگاه کنه فکر کنه آدم بی احساسی ام!

3

و نکته دیگه اینه که دو سه روزه بیشتر از هر زمان دیگه ای دلم گرفته. حس می کنم نیاز دارم گریه کنم.

4

گوش کنیم

شهزاده رویای من گلشیفته فراهانی

پاییز آمد، بر اساس یک سرود انقلابی٬ کاری از محمدرضا علیقلی با اجرای گروه کُر

ماه پیشانو

 


مشخصات

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها